جدول جو
جدول جو

معنی زاچ سور - جستجوی لغت در جدول جو

زاچ سور
زاج سور، رجوع به زاج سور شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زاغ سار
تصویر زاغ سار
زاغ سر، آنکه دارای سر سیاه باشد، کنایه از ظالم سرسخت، کنایه از سیاه دل، سخت دل، برای مثال ازاین زاغ ساران بی آب و رنگ / نه هوش و نه دانش نه نام و نه ننگ (فردوسی۴ - ۲۸۶۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زاج سور
تصویر زاج سور
مهمانی و سوری که در روز حمام رفتن زن زائو می دهند، برای مثال خزائن تهی شد در آن زاج سور / درون ها پر آمد ز عیش و سرور (لبیبی - شاعران بی دیوان - ۴۸۴)
فرهنگ فارسی عمید
(دِ سَ فَ)
زاد راه. توشه. آنچه مسافر از خوراک برای سفر خود بردارد. رجوع به زاد و زاد راه و توشه شود
لغت نامه دهخدا
در عجائب المخلوقات و جامع الحکایات آمده که از هند جهت خلیفه حیوانی بتحفه آوردند سرش بشکل آدمی و تن مانند زاغ بوده و کلمه ای چند تلفظ میکرد منها: انا الزاغ الاعجوبه، انا اللیث مع اللبوه، (نزهه القلوب مقالۀ اول چ لیدن ص 69)
لغت نامه دهخدا
زاغ سر، (فهرست ولف)، همانند زاغ در سیاهی، کنایه است از سخت سیاه چهره:
از این زاغ ساران بی آب و رنگ
نه هوش و نه دانش نه نام ونه ننگ،
فردوسی،
، کنایه از ظالم سرسخت، بی آبرو، دل سیاه، قسی القلب،
و رجوع به زاغ سر شود
لغت نامه دهخدا
(جِ)
زاج سرخ. بسیار شبیه میطرانا است و جمعی بغلط آنها را یکی دانسته اند. دارای بوئی تند و قی آور است. جوف یک نوع از زاج سوری که در مصر بدست می آید تیره متخلخل وجوف نوع دیگری از آن روشن و شفاف است. این دو نوع از لحاظ خواص با یکدیگر تفاوت بسیار دارند. (از مفردات ابن بیطار)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
زاغ سار. مثل زاغ در سیاهی. کنایه است از شخص سیاه چرده:
بدست یکی زاغ سر کشته شد
به ما بر چنین روز برگشته شد.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
نام شادی و جشن و سوری باشد که بهنگام زائیدن زنان و ایام ولادت کنند، (برهان قاطع) :
خزائن تهی شد از آن زاج سور
درونها پر آمد بعیش و سرور،
و رجوع به فرهنگ شعوری، فرهنگ رازی، آنندراج و رجوع به زاج در لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از زاد سرو
تصویر زاد سرو
سرو آزاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاد خور
تصویر زاد خور
پیر سالخورده فرتوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاج سور
تصویر زاج سور
جشن و سروری که به هنگام زاییدن زن منعقد کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاد سفر
تصویر زاد سفر
توشه، آنچه مسافر از خوراک برای سفر خود برمیدارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاغ سار
تصویر زاغ سار
آنکه دارای سر سیاه مانند زاغ باشد، ظالم سر سخت سیاه دل قسی القلب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از با سور
تصویر با سور
نوعی از بیماری مقعد و بینی، جمع بواسیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاغ سر
تصویر زاغ سر
آنکه دارای سر سیاه مانند زاغ باشد، ظالم سر سخت سیاه دل قسی القلب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاغ سار
تصویر زاغ سار
کنایه از سخت دل و ظالم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زاج سور
تصویر زاج سور
جشنی که به هنگام حمام رفتن زن تازه زایمان کرده برپا می کنند
فرهنگ فارسی معین